یکشنبه , ۱۸ آذر ۱۴۰۳

گفت‌و‌گوی پردیس پورعابدینی بازیگر سریال «آقازاده»

گفت‌و‌گوی اختصاصی پردیس پورعابدینی بازیگر سریال «آقازاده» با مجله همشهری جوان که از اولین حضورش در تصویر می‌گوید.
پردیس پورعابدینی:
بازی در نقش سه‌شخصیت برایم چالش بزرگی بود
با پخش اولین قسمت آقازاده در شبکه نمایش خانگی، بسیاری از بینندگان این سریال با دیدن بازیگری جوان و ناشناس در کنار جمعی از ستارگان شناخته‌شده سینما و تلویزیون غافلگیر شدند. البته آن دسته از مخاطبان حرفه‌ای تلویزیون که کارهای قبلی حامد عنقا و بهرنگ توفیقی و به ویژه سریال «پدر» را دیده بودند، از حضور یک چهره جدید و کاملا ناشناخته تعجب نکردند. «پردیس پورعابدینی» بازیگری است که پس از چند تجربه حضور در صحنه تئاتر، در اولین تجربه تصویری خود ایفاگر نقش راضیه در سریال «آقازاده» است و شخصیتی که در داستان «آقازاده» چهره دیگری را در قالب شخصیت «مانلی» نیز به نمایش می‌گذارد. در ادامه گفت‌وگو با این بازیگر جوان را از نظر می‌گذرانید.

*دوهفته پس از پایان تصویربرداری «آقازاده» و پس از پخش هفت قسمت از این سریال، این روزهای پردیس پورعابدینی چگونه می‌گذرد؟
درباره حس‌وحالم در این روزها باید بگویم خیلی خوشحالم؛ چون به آرزوی همیشگی‌ام یعنی بازیگری رسیدم و رویای دوران کودکی‌ام به حقیقت پیوست. از طرف دیگر نگرانی زیادی هم دارم که مسیر پیش رو را با سلامتی و به بهترین کیفیت ادامه دهم و اتفاق‌های خوبی برایم بیفتد. چون این شهرت، فضایی را به وجود آورده که قبلا آن را تجربه نکرده‌ام. سعی می‌کنم در این مسیر آهسته و پیوسته جلو بروم.

*در مدتی که از پخش سریال گذشته و افتادن نام شما بر سر زبان‌ها جالب‌ترین موضوع یا شایعه‌ای که مورد خودتان دیدید یا شنیدید چه بود؟
موضوع خاص یا عجیب‌وغریبی نشنیدم (با خنده). اگر هم موردی بوده، پیگیر نبودم. شاید همین‌که در بعضی بیوگرافی‌های متفاوت که در فضای مجازی منتشر شده مرا متولد سال ۱۳۷۴ یا حتی دهه۶۰ معرفی کرده‌اند. درحالی‌که متولد ۲۲ فروردین‌ماه سال ۱۳۷۹ در تهران هستم. فرزند دوم خانواده‌ام و یک خواهر بزرگ‌تر و یک خواهر کوچک‌تر از خودم دارم.

*بازیگری را از کجا شروع کردید؟ چطور به پروژه «آقازاده» پیوستید؟
از دو سال پیش در کلاس‌های بازیگری آموزشگاه استاد مسعود کیمیایی حاضر شدم و همزمان در یک تئاتر دانشجویی هم ایفای نقش کردم. خانم نسیم ادبی با دیدن همان کار، مرا برای یکی از نقش‌های نمایش «قصه ظهر جمعه» انتخاب کردند؛ نمایشی که تابستان سال ۱۳۹۸ در تماشاخانه سپند روی صحنه رفت. مثل همه نمایش‌های دیگر، هرشب در بین تماشاگران مهمانانی از میان بازیگران و کارگردانان داشتیم. یک شب آقای بهرنگ توفیقی به دیدن نمایش ما آمد. حدود یک ماه‌ونیم بعد از دفتر آقای عنقا با من تماس گرفتند و خواستند که به آن‌جا بروم. یک تست گریم مقدماتی داشتم و بعد متن یکی از سکانس‌ها را با آقای مهراد تمرین کردم.
این موضوع چندبار دیگر هم تکرار شد و هنوز انتخاب من قطعی نبود؛ به طوری که خودم را آماده کرده بودم تا اگر حضورم در این سریال لغو شد، با همان انرژی قبلی مسیرم را ادامه دهم. فکر می‌کنم شهریورماه سال گذشته بود که این بار یکی از سکانس‌های سریال را جلوی دوربین تست دادم.

*کدام سکانس؟
همان سکانسی که راضیه به حامد می‌گوید چرا فکر می‌کنی امام رضا(ع) مرا پس می‌زند و قبول نمی‌کند. بعد از این بود که تایید شدم. اتفاقا وقتی این سکانس را برای سریال ضبط می‌کردیم، آقای توفیقی گفتند که پردیس با همین سکانس نمره قبولی گرفت؛ به همین خاطر برای من از آن سکانس‌های دوست‌داشتنی و خاطره‌انگیز بود.

*نقش راضیه چگونه برای شما تعریف شد؟
در دوره‌ای که هنوز حضور من قطعی نبود، خیلی درباره جزئیات نقش صحبت نکردیم و راستش خودم هم رویم نمی‌شد که خیلی دراین باره بپرسم.
اما زمانی که حضورم قطعی شد، به صورت گام‌به‌گام و با صحبت با آقای عنقا و توفیقی به شخصیت راضیه رسیدم یعنی این طوری نبود که یک بسته کامل از راضیه و بعدها «مانلی» به من بدهند و بگویند این ویژگی‌ها را دارد. همین روند تدریجی باعث شد بتوانم راحت‌تر راضیه و مانلی را درک کنم.

*به نوعی شما سه تا شخصیت از یک نقش را بازی می‌کردید؛ راضیه قبل از آشنایی با حامد و دوران شمال، راضیه پس از ازدواج و مانلی که درکل شخصیت متفاوتی بود.
بله؛ همین ویژگی بود که نقش را برایم سنگین و پرچالش جلوه می‌داد. البته آقای توفیقی حواسش بود که این سه مقطع شبیه هم نشود و تمایزهای آن برای تماشاگر باورپذیر باشد.

*یعنی نگاه‌های راضیه در شمال با زمانی که با نیما معاشرت می‌کند و مقطع آشنایی با حامد متفاوت باشد. یعنی وقتی که پیش نیما و دوستانش است یک برق و اشتیاق و جاه‌طلبی در چشمانش وجود دارد. در ادامه داستان خواهیم دید که این برق و جاه‌طلبی به یک آرامش و حزن می‌رسد و شاید یک قداست کم‌رنگ؟
بله، به قول شما یک قداست کم‌رنگ. البته قصه وارد مراحل جذاب خودش شده است و گر‌ه‌های اصلی باقی مانده و ما درباره راضیه چیزهای بیشتری خواهیم دید.
علاوه بر تمریناتی که با هدایت آقای توفیقی داشتم، برای آن‌که بتوانم به حال و هوای راضیه در مقطع پس از ازدواج با حامد نزدیک شوم، قبل از آغاز تصویربرداری هم چند روزی با چادر بیرون رفتم چون شیوه چادر سرکردن و رو گرفتن خیلی مهم بود و این کار در ادامه خیلی به من کمک کرد.

*حضورتان در پروژه چقدر طول کشید ؟
از اول مهرماه سال۱۳۹۸ که تصویربرداری شروع شد تا آخرین روز درگیر کار بودم؛ البته در این بازه زمانی پیش می‌آمد که چند روزی سکانس‌های من نباشد و استراحت کنم. ضمن این که یک وقفه طولانی هم به خاطر شیوع کرونا داشتیم.

*چقدر اهل حضور در فضای مجازی هستید؟
فعالیت زیادی ندارم. راستش نه خیلی واردم و نه علاقه‌ای دارم که به صورت گسترده در این عرصه باشم. فقط یک صفحه شخصی دارم، بیشتر اخبار و اطاعاتی را که مربوط به کارم هست دنبال می‌کنم. نمی‌خواهم در دام حاشیه و پیامدهای منفی شهرت بیفتم. خدا را شکر که حاشیه‌ای ایجاد نشده اما اگر هم شایعه یا اظهارنظر خاصی هم بشنوم با سکوت از آن می‌گذرم و به آن دامن نمی‌زنم.

*تجربه همکاری با حامد عنقا و بهرنگ توفیقی چگونه بود؟
اعتماد به یک چهره ناشناخته و جوان آن هم برای یک پروژه بزرگ و پرستاره مثل «آقازاده» که قرار است در شبکه نمایش خانگی توزیع شود، ریسک بزرگی بود که آقای عنقا و توفیقی انجام دادند و واقعا از آن‌ها ممنونم. آن‌ها خیلی به من کمک کردند و تجربه کار و معاشرت با این دو عزیز بسیار ارزشمند بود.
از آن‌جا که مخاطبان از من تصویر قبلی نداشتند، بهتر می‌توانستند راضیه را باور کنند و با اثر ارتباط برقرار کنند. این تدبیری بود که فکر می‌کنم آقای عنقا و توفیقی رویش فکر کرده بودند و با توجه به بازخوردهایی که در این مدت دیده ام فکرمی کنم موفق بود.

* از اولین سکانسی که در آقازاده جلوی دوربین رفتید بگویید؟
اولین روز حضورم در تصویربرداری «آقازاده» مربوط به سکانسی است که راضیه صبح بعد از عروسی از خواب بیدار می‌شود و می‌بیند که حامد در خانه نیست و بیرون رفته؛ اولین سکانسی هم که بازیگری روبه‌روی من بود همان روز ضبط شد که با آقای مهراد بود. راضیه دم اتاق حامد می آید و می‌خواهد چیزی بگوید که حامد می‌گوید الان وقتش نیست و من نمی‌خواهم پدر و مادرم از این موضوع چیزی بفهمند و راضیه هم در را می‌بندد و می‌رود.

*اولین تجربه همبازی شدن با بازیگران پیشکسوت «آقازاده»؟
اولین سکانس مشترک من با خانم نیکی کریمی مربوط به قسمت اول در داخل اتومبیل و در قبرستان ماشین‌ها بود. همبازی شدن با خانم کریمی واقعا افتخار بزرگی بود اما طبیعی بود که خیلی هم استرس داشتم.
بازی مشترک من با آقای تارخ و خانم زنگنه هم با سکانس صبحانه دسته‌جمعی بود که راضیه وسط صبحانه سفره را ترک می‌کند. فکر می‌کنم آقای تارخ و خانم زنگنه قشنگ صدای قلبم را می‌شنیدند.(با خنده) خانم زنگنه در پشت صحنه خیلی به من کمک کردند و حتی به این هم اشاره کردند که من هم مثل تو در آغاز کار با یک نقش اصلی در یک سریال پربازیگر مثل «در پناه تو» مطرح شدم.
سکانس اولم با آقای امیر آقایی هم مربوط به صحنه‌ای است که نیما دنبال راضیه می‌آید و با هم به کنسرت می‌روند. در مجموع باید بگویم همبازی‌شدن با همه این عزیزان افتخار بزرگی برایم بود.

*آشنایی شما با بحث آقازادگی و رانت و فساد اقتصادی چقدر است؟
راستش من خیلی این گونه اخبار را دنبال نمی‌کنم، شاید به خاطر این‌که پیش از این بیشتر درگیر درس بودم و بعد از آن هم بیشتر روی علاقه‌ام یعنی بازیگری متمرکز شدم.
شناختم درنهایت در حد همان اخباری که همه می‌شنوند اما وقتی متن را خواندم و در جریان قصه قرار گرفتم متوجه پیچیدگی‌های این پدیده‌های نامطلوب شدم.

*بزرگ‌ترین آرزوی پردیس پورعابدینی؟
این که بتوانم از اعتماد آقایان عنقا و توفیقی و فرصتی که با حضور در آقازاده به من داده شد، به خوبی استفاده کنم؛ از این موقعیت به‌خوبی مراقبت کنم و سربلند باشم.

*اهل مطالعه هستید؟ بیشتر چه کتاب‌هایی می‌خوانید؟
بله، البته میزان آن در روزهای که سر فیلمبرداری بودم خیلی کم شده بود اما دوباره آن را افزایش دادم. به‌ویژه در روزهای کرونایی سعی کردم بیشتر کتاب بخوانم. آخرین کتاب‌هایی هم که خواندم یکی کتابی درباره ارتباطات غیرکلامی و زبان بدن نوشته آلبرت محرابیان بود و دیگری هم «چهار اثر از فلوارنس اسکاول شین.»

*به موسیقی هم علاقه دارید؟
بیشتر به احوالات درونی و موقعیتم بستگی دارد؛ به موسیقی سنتی و صدای خوانندگانی مثل استاد شجریان، علیرضا قربانی و علی زندوکیلی خیلی علاقه دارم. خودم هم مدتی به صورت غیرحرفه‌ای ساز می‌زدم که ادامه ندادم.
*اهل آشپزی هم هستید؟
این که خیلی علاقه داشته باشم نه اما اگر بخواهم غذایی درست کنم چون خیلی وقت می‌گذارم‌ فکر می‌کنم نتیجه خوبی داشته باشد!(با خنده)

*از فیلم‌ها و کارگردانان موردعلاقه‌تان بگویید.
کارهای آقای فرهادی مثل «درباره الی» و «جدایی نادر از سیمین» را خیلی دوست دارم، همین‌طور «من ترانه پانزده سال دارم» به کارگردانی رسول صدر عاملی را؛ از نسل جدید کارگردانان هم به کارهای سعید روستایی علاقه دارم. در مجموع می‌توانم بگویم ژانر اجتماعی، گونه موردعلاقه‌ام در سینماست.
منبع: مجله همشهری جوان، شماره ۷۴۰

Check Also

برترین‌های سال سینما

برترین‌های سال سینما

نشریه «ایندی وایر» در فاصله چند هفته مانده به پایان سال میلادی، به معرفی ۲۵ …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

18 + هفده =