به گزارش روا ۲۴ به نقل از مجله همشهری جوان، پژمان جمشیدی از تجربیات بازیگری خود میگوید.
زندگیم هر روز خلوتتر میشود
پژمان جمشیدی، فوتبالیست دیروز و بازیگر امروز است. بعضی میگویند او یک فوتبالیست معمولی بود. فراموش نکنیم در کشوری که ۸۰ میلیون جمعیت دارد، زمان او ۷۰ میلیون نفر بود، پنج میلیون نفر فوتبال بازی میکنند که فقط ۱۸نفر عضو تیمملیهای نوجوانان، جوانان، امید و بزرگسالان میشوند. جمشیدی یکی از آن ۱۸ نفر بود. این موضوع نمیتواند معمولی لقب بگیرد. جدای از سابقه ملی، سالها در پرسپولیس، پاس، سایپا و کشاورز بازی و در تیمهای مهمی بازی کرد. آدمهایی که اطلاعات فوتبالی کمی دارند شاید این تصور را داشته باشند که او فوتبالیستی معمولی بود ولی مگر چند نفر در طول تاریخ میتوانند مثل او لباس تیمملی و تیمهای باشگاههای مهم را تن کنند؟
اما در عرصه بازیگری، این روزها پژمان جمشیدی با نقشآفرینی در سریال «زیرخاکی» بار دیگر توجهها را به خود جلب کرده است. بازی روان او در این سریال توانسته بسیاری از بینندگان را به خود جلب کند و حتی منتقدانی که تا پیش از این همچنان نقشآفرینی و بازیگری فوتبالیست سابق را شانسی و تصادفی قلمداد میکردند، این بار با تسامح بیشتری درباره نقشآفرینی او صحبت میکنند. پژمان جمشیدی اگرچه با حضورش در قامت بازیگر مثل بسیاری از چهرههای دیگر که از این شاخه به آن شاخه میپرند، جدی گرفته نشد اما طی این سالها استمرار در کارش و نقشآفرینی در مدیومهای مختلف شامل کارهای تلویزیونی، سینمایی و حتی تئاتر نشان داد که او دنبال اهداف بزرگتری برای بازیگری است و صرفا جلوی دوربین رفتن برایش اهمیت ندارد. به بهانه ایفای نقش او در سریال زیرخاکی گفتوگویی با پژمان جمشیدی ترتیب دادیم. اگرچه او پیشنهادهای زیادی برای این نقش این روزها از رسانهها دریافت میکند اما از آنجا که خودش از خوانندگان و طرفداران همشهریجوان است، با روی گشاده به گفتوگوی با ما پاسخ مثبت داد. از پژومان جشیدی در این مصاحبه جدای از صحبت درباره سریال «زیرخاکی»، از موضوعهای دیگری هم پرسیدیم. از جمله اینکه آیا در زندگی شخصیاش هم آدم شوخ طبعی است یا نه؟ آن طور که خودش میگوید گویا زندگیاش همینطور خلوت و خلوت و خلوتتر میشود.
*شما طی این سالها مرحله به مرحله رشد کردید و به ادعای بعضی منتقدان روز به روز در بازیگری بهتر شدید. برای تبدیل شدن به یک بازیگر حرفهای چه ملاکهایی را جلوی پای خود قرار دادید؟
اینکه روز به روز در بازیگری بهتر شدم، نظر لطف شماست. به هر صورت سعی کردم فیلمنامههایی را قبول کنم که حس کردم در آنها میتوانم موفق باشم. یا از بین نقشهایی که پیشنهاد میشود، آنهایی را قبول کنم که در حد توانم بتوانم خوب اجرا کنم. در درجه بعد به کارگردان و بازیگران توجه کنم. سعی کردم خیلی تئاتر کار کنم. طی این سالها حدود ۱۴ تئاتر صحنهای داشتم. تمرینات تئاتر هر روز تمرینات بازیگری است و بسیار سخت و فشرده است.
*معمولا شما را با بازی در نقشهای طنز میشناسیم. این تمایل از جانب خود شماست یا اینکه معمولا پیشنهادها اینطور رقم میزند که در نقشهای طنز بازی کنید؟ چون در چند نقش جدی سینمایی هم بازی کردید و حتی برای بازی در فیلم سوءتفاهم نامزد جشنواره فیلم فجر شدید. با این حال بعضی منتقدان میگویند در نقشهای جدی هم معمولا شوخ طبعی در شخصیتتان وجود دارد. این به شخصیتتان برمیگردد یا فیلمنامه این طور ایجاب می کند؟
ورودم به عرصه بازیگری با کار کمدی بوده وقتی با کار کمدی وارد سینما شدهام، طبیعی است که بیشتر کارهای طنز به من پیشنهاد میشود ولی در طول این سالها چهار، پنج تا کار جدی هم بازی کردم. تقریبا از لحاظ تعداد بازی نقشهای کمدی و جدی برابری میکند. بعضیهایشان به قول شما رگههای طنز و کمدی دارد. بعضی مواقع فیلمنامه ایجاب میکند، بعضی وقتها خودم طنز چاشنی کار میکنم ولی بعضی فیلمها مثل دو زیست نمیطلبد. نه کارگردان میخواهد، نه فیلمنامه، نه خودم میخواهم. بنابراین به تلخی تمام اجرا میشود.
*یکی از نقشهای جدی شما به فیلم ایده اصلی مربوط است. بعضی معتقدند آن نقش یکی از متفاوتترین نقشآفرینیهای شماست. خودتان چقدر با این نظر موافقید؟
ایده اصلی کار دشواری بود. با اینکه همه تصور میکنند خارج از کشور کار توام با تفریح است ولی بعضی وقتها این طور نیست. هنگام کار در فیلم ایده اصلی دلار چند برابر شد و شرایطمان به هم ریخت و مجبور شدیم هر هفته یک هتل عوض کنیم. به خانم موگویی که تهیهکننده و کارگردان کار بود فشار زیادی وارد شد اما به دلیل همراه بودن عوامل، چه پشت صحنه و چه جلوی دوربین، کار به سرانجام رسید. در ایده اصلی بازیگران خیلی خوب و حرفهای داشتیم که از این لحاظ خیلی به من کمک کردند. خروجی، کار خیلی خوب و خوش آبورنگی شد و وقتی در سینما دیدم، فراتر از چیزی بود که انتظارش را داشتم.
*از بین تمام نقشهایی که ایفا کردید خودتان کدام را بیشتر دوست دارید؟
همه نقشهایم را دوست دارم و نمیتوانم یکی را انتخاب کنم اما اگر ناچار باشم، در بین کارهای کمدی که بازی کردم «خوب بد جلف» را انتخاب میکنم. در بین فیلمهای غیرکمدی هم تا اینجای کار، «جهان با من برقص» را انتخاب میکنم. به این کارها هم علاقه و هم اعتقاد دارم.
* در تئاتر هم حضور فعالی دارید. برای پژمان جمشیدی شوخ طبع، حضور در این عرصه چه تجربیات و دستاوردهایی داشت؟ بخصوص از این حیث این را می پرسم که به هر حال در تئاتر اجرا فشرده و سنگین است، شما باید دیالوگهای زیادی را حفظ کنید و متناسب با نقشها آن جدیت را از خود بروز بدهید؟
اینکه تئاتر چقدر با شخصیت شوخ طبع من مغایرت دارد، ربطی ندارد. ما متنهای کمدی دارم. متنهای درام داریم. متنهای جدی، غمگین و شاد داریم. بسته به متن نمایش سعی میکنم بازی کنم و ربطی به شوخ طبعی من ندارد.
*آیا در زندگی شخصی هم این شوخ طبعی را دارید یا نه کاملا برعکس خیلی اخمو و عبوس هستید؟
در زندگی شخصی خودم اینقدر شوخ طبع نیستم.
*این روزها سریال «زیرخاکی» با نقشآفرینی شما توانسته با مخاطبان ارتباط زیادی برقرار کند. به نظرتان رمز این موفقیت چیست و چرا بازیتان در این فیلم مورد توجه عموم مردم قرار گرفته؟
من به کارگردان اعتماد کامل داشتم. متن را بسیار دوست داشتم و اعتقادم این بود که تلویزیون برای همه مردم است. مهم نیست که شاید با یک مدیری در تلویزیون اختلاف سلیقه و عقیده داشته باشیم. مهم این است که برای مردمی کار میکنیم که شاید در شهرشان سینما هم ندارند و نمیتوانم خودم را از آنها دریغ کنم. خوشحالم که این کار را برای مردم انجام دادم و خوشحالم که مورد استقبالشان قرار گرفته است. من کمترین تاثیر را در این سریال داشتم. دیگر بازیگران مثل خانم خیر اندیش، خانم صامتی، آقای حجازیفر، آقای فلاح، رایان کوچولوی سرلک و دیگر بازیگرانی که در این فیلم بودند، کارگردانی خوب، تصویربرداری خوب، همه بچهها نور، صدا، گریم و تهیهکننده خوبمان آقای نصیرینیا همه این عوامل دست به دست هم دادند که این سریال و ما دیده شویم. برای همه آنها آرزوی موفقیت میکنم.
*چه چیزی در بازیگری شما را خوشحال میکند؟
هرگز دوست ندارم کمترین خودستایی و خودپسندیای در عرصه بازیگری داشته باشم. خودم را در این راه هنوز شاگرد میدانم. تنها چیزی که دلخوشم میکند و به آن افتخار میکنم این است که بازیهایم مورد استقبال مردم قرار بگیرد.
* از این نمیترسید که با ادامه این روند، بازیهای شما تبدیل به تیپ شود؟ درواقع خودتان را چقدر در خطر به تکرار افتادن در بازیگری میبینید؟
این خطری است که همه بازیگران جهان را تهدید میکند. من هم از این قاعده مستثنا نیستم. در هر صورت سعی میکنم برای هر نقشی که میخواهم بازی کنم، فکر و تفاوتهایی در آن ایجاد کنم. کمااینکه نمیتوان منکر شد همه بازیگران به هر حال خطی از خودشان و وجودشان را در نقش باقی میگذارند.
*از بین بازیگرانی که با آنها نقشآفرینی کردهاید، کدام برای شما پارتنر بهتری بود و به بهتر شدن بازی شما کمک کرد؟
همه پارتنرهایی که با آنها کار کردم عالی بودند.
*بعضی میگویند پژمان جمشیدی یک فوتبالیست نسبتا معمولی بود. به نظرت به آنچه از فوتبال میخواستی رسیدی؟
خودم اعتقاد دارم به سقف آرزوهایی که در فوتبال داشتم رسیدم. هرچند شکی نیست که این سقف میتوانست بلندتر باشد.
*آیا برنامهای دارید همانطور که یک روز بعد فوتبال وارد عرصه بازیگری شدید، در آینده از بازیگری هم وارد عرصه دیگری دیگری شوید؟
آینده را هیچوقت نمیتوان پیشبینی کرد اما فکر نمیکنم دیگر جانش را داشته باشم. ترجیح میدهم که کمی زندگیام را آرامتر و کمحاشیهتر کنم.
*از زندگی شخصی، حضورتان در فضای مجازی و تفریحات دیگرتان در این روزهای قرنطینه برای مخاطبان جوان همشهری جوان بگویید.
در این مدت که قرنطینه بودیم تماشای فیلم، شنیدن پادکست و دیدن سریال تفریحاتم بود. فضای مجازی را خیلی کم کردم. در اینستاگرام تقریبا هیچ فعالیتی نمی کنم. بیشتر دوستانم چک میکنند و اگر دایرکت یا موضوع مهمی باشد به من میگویند. خودم هم هرازگاهی صفحات سینمایی و خبرها را میخوانم و چک میکنم ولی خیلی خیلی کم. خودم تقریبا هیچ فعالیتی نمیکنم. درکل
اینستاگرام خوشحالم نمیکند. نه انزوا ولی روندی که خودم میبینم این است که زندگیام همینطور خلوت و خلوت و خلوتتر میشود. این برای خودم راحتتر است.
منبع: مجله همشهری جوان شماره ۷۳۵