چهارشنبه , ۱۲ شهریور ۱۴۰۴

در دفاع از شرف و خدمت استاد ریگو، گزارشی از چاپ ارج­نامه­ پروفسور فرانسوا – ریگو؛

«مجموعه مقالات حقوقی بین­ الملل در حرکت: چشم­اندازهای جدید»

هنگامه­ خطیر دهه  شصتِ خورشیدی است و افسارگسیختگیِ جنگ و جنون، خاورمیانه را به آتش کشیده. به منظور رفع بخشی از   خصومت­ ها و کشمکش های حقوقی با ینگه دنیا، دیوانی برای داوری در پایتخت صلح جهان-لاهه- برپا می­شود: به اسم «دیوان داوری ایران  – آمریکا». مأموریت این دیوان حل و فصل صدها و بل هزارها پرونده­ای است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دادگاه­ های آمریکا علیه دولت نوپای انقلاب مطرح شده و به توقیف میلیاردها دلار از اموال ایران منجر شده است. تاسیس این دیوان، نه تنها یک تجربه­ تاریخی در حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات بین المللی به شمار می­رود، بلکه پنجره­ یک فرصت حقوقیِ بین­ المللی را پیش روی حقوقدانان و استادان ایرانی می­ گشاید و ده­ ها تن از حقوقدانان و کارشناسان و مدیران ایرانی را با یکی از پیچیده ­ترین حوزه­ های حقوق بین­ الملل و داوری بین­ المللی آشنا می­کند.

اما چه کسی باید در این میدان برای احقاق حقِ ایران به پا خیزد؟ چنین میانه­ ای، میدان­داریِ حقوق­دانانی را می­ طلبد که در هر دو ساحتِ نظر و عمل، و هر دو حوزه کنش و دانش حقوقی بین المللی، از تجربه و بینش کافی برخوردار باشد تا بتوانند به وقتِ گفتن، بگویند و به وقتِ خاموشی، دَم فروبندند. پیداست  نخستین هماوردان این میدان حقوقی، خودِ وکلا و حقوقدانان ایرانی بوده باشند.

اما عجیب­ واقعه­ ای و غریب­ حادثه­ ای است. چه، در آن روزگار هیجان و شور انقلابی، یافتن حقوقدانان متخصص چندان آسان نبود. با این همه تعدادی از استادان و وکلا و قضات بازنشسته و حقوقدانان کمر همت به میان بستند و پابند غیرت را به پا کردند و گام به میدان کارزاری نهادند که سمت دیگرش انبوهی از ادعاهای سره و ناسره با پشتوانه دلارهای آمریکایی و صدها دارالوکاله آمریکایی قد برافراشته.گفته­اند      دیوان ­داوری ایران و آمریکا با چنین حجمی از پرونده ها و با هیأت نه نفری داوران، بزرگترین دادگاه داوری تاریخ بوده است! و در این میدان دادرسی نزدیک به ۴۰۰۰ پرونده علیه ایران مطرح شده است. پیدا بود که حضور و مشارکت استادان، وکلا و قضات بازنشسته و حقوقدانانِ ایرانی برای پیش­برد پرونده­ها و دفاع از حقوق ایران به تنهایی کفایت نمی­کرد زیرا آنانی که از دیدِ علمی و تجربی مقبول­ اند، در دیدِ دولتِ وقت گاه مشروع نیستند و آنانی که مشروع­اند، تجربه­ی بین­ المللی کافی ندارند: «آنکس که بدو رای، خریدارم نیست و آنکس که خریدار بدو رایم نیست».  ناگزیر ایران باید دست به دامان مشاوران و استادان حقوقیِ خارجی می­شد، که شد. اما بیش از ­دو- سه تن از ایشان حاضر نشدند در این میدان گام نهند. در آن روزها شمشیرِ تحریم­ های همه­ جانبه و خصومت­ ها و کینه ­ورزی­ ها  با انقلاب ایران آخته، آتش جنگ افروخته و تیغ نفاق افراخته شده بود. اما سرانجام، ندای بلکه «مردی از خویش برون آید و کاری بکند» اجابت شد و استادی برجسته رادمردانه گام پیش نهاد و به کمک استادان و حقوقدانانِ ایرانی شتافت: پروفسور فرانسوا -ریگو با همکاری استاد دیگری به نام پروفسور جو – ورهون- و هر دو اهل بلژیک. شگفتا که در قضیه­ی خطیرِ نفت در دوران دکتر مصدق نیز –بنا به گزارش غلامحسین مصدق- پیدا کردن استادی برجسته که از حقوق ایران دفاع کند، دشوار بود و برخی استادان نامدار حاضر نمی­ شدند چنان مسئولیتی را بپذیرند! تا اینکه بالأخره یک استاد حقوق از بلژیک به نام پروفسور رولن، به کمک دکتر مصدق آمده بود.

پروفسور فرانسوا – ریگو؛ استاد برجسته و مسلم حقوق بین­ الملل و عضو انستیتو حقوق بین­الملل و استاد دانشکده­ی حقوق دانشگاه لوآن بلژیک است که روزگاری «محمد بجاوی» حقوقدان برجسته­ی الجزایری(رئیس دیوان بین­المللی دادگستری در دهه­ی ۱۹۹۰) در حقش گفت: «کتاب حقوق بین­الملل پروفسور ریگو، سال­هاست که بدیل و جانشین ندارد و به راستی «ام الکتاب»(Liver de les livers) به شمار می­رود.» استاد ریگو الحق آنچه از تجربه و دانش حقوق بین الملل درتوان داشت سخاوتمندانه در اختیار ایران قرار داد. به گونه­ای که روزگاری در دهه ۱۳۷۰ در دعوای سکوهای نفتی علیه آمریکا به عنوان قاضی ویژه­ی ایران منصوب شد و نظریه­ی او که ذیل رأی دیوان نگاشته شده است، افزون بر آنکه حاکی از تسلط ویژه­ی او بر دو ساحت حقوق بین­الملل عمومی و خصوصی است، نشان از همدلی عالمانه­ی او با طرف ایرانی دارد. باری، ناکامی­ها و کامیابی­های بین­المللیِ حقوقی ایران در دیوانِ داوری ایران – آمریکا و دفاع جانانه در برابر سیل دعاوی و هزاران پرونده­ آمریکایی ها را باید در مجالی دیگر همراه البته با نقد و نظر در کارنامه دیوان داوری ایران و آمریکا، خواند اما تردیدی نیست که بخشی مهم از دستاوردهای حاصل آمده برای ایران در عرصه­ حقوق بین­ الملل، مرهون کمک­ ها و مشورت­های عالمانه­  اساتیدی مانند  فرانسوا ریگو به ایران و البته تلاش غیرتمندانه حقوقدانان ایرانی است.

اکنون و در پی هفت سال از هنگام درگذشت پروفسور فرانسوا ریگو (آذر ۱۳۹۲) «ارج­نامه»ای در بزرگداشتِ او تدارک دیده شده که زیر نظر استادانی برجسته همچون «پی­یِر دارژان» (از دانشگاه لوان بلژیک)«ووان لوو» (از دانشگاه آکسفورد)، «آلن پله» (از دانشگاه نانتر فرانسه) و «محسن محبی» (از دانشگاه آزاد – علوم و تحقیقات تهران) به سرانجام رسیده است. کیست که نداند اعتبار ارج­نامه­هایی از این دست وابسته به ویراستارانی است که دانش­کارانه و بینش­مندانه بر تدارک و فراهم­سازیِ مقالات علمی نظارت می­ کنند. گواه بخواهید؛ اینک گواه!

ارج­نامه ­ مزبور در بردارنده­ی مقدمه­ای به قلم محسن محبی و نیز پی­یر دارژن (هردو از شاگردان پروفسور فرانسوا ریگو، یکی از ایران و دیگری از بلژیک) و دارای چهار بخش است:

۱- حقوق بین­الملل و برخی چشم­اندازها (۸ مقاله)

۲- دیوان داوری ایران – آمریکا(۴ مقاله)

۳- دستاوردهای ریگو(۵ مقاله)

۴- بعضی جنبه ­های تحریم اقتصادی(۲ مقاله)

ارج­نامه  مزبور در ۳۸۵ صفحه و توسط انتشارات دانشگاه لوآن بلژیک به چاپ رسیده است و مشتمل بر مجموعه­ای از ۱۹ مقالات به زبان انگلیسی و فرانسه به قلم نویسندگان ایرانی هم چون استاد دکتر حسین صفائی و دکتر مصطفی محقق داماد و دیگران و نیز استادان خارجی حقوق بین­الملل همچون استاد آلن پله ( استاد حقوق بین الملل دانشگاه نانتر فرانسه) که وکیل ارشد خارجی در تیم حقوقی ایران در دو پرونده مطروحه علیه آمریکا در دیوان بین­ المللی دادگستری نیز بود و استاد ووان-لوو( استاد حقوق بین الملل آکسفورد) که او نیز عضوتیم حقوقی ایران در دیوان بین­المللی دادگستری بوده، می­باشد.

در ایران این کتاب توزیع محدودی بین استادان داشته ولی هنوز در دسترس عموم قرار نگرفته است. اکنون که فردی فرهیخته عنان کار مرکز خدمات حقوقی بین­المللی را به دست گرفته، جا دارد موجبات توزیع گسترده کتاب نیز فراهم شود. قدردانی از استاد ریگو، قدردانی از دانش وتجربه­ی همراه با شرف خدمت به ملت­ها و خدمت به عدالت و داد به شمار می­رود.

این نکته هم گفتنی است: در سال­های اخیر دو فقره دعوی علیه آمریکا در دیوان بین­المللی دادگستری (لاهه) مطرح شده است. و در یکی، دستور موقت علیه ایالات متحده آمریکا صادر شد و اخیراً نیز  دیوان صلاحیت خود را برای ادامه رسیدگی  تایید نمود. و در دیگری هم دیوان، صلاحیت خود را تایید کرد و پرونده وارد ماهیت شده است. این دستاوردها در واقع بزرگترین پیروزی پس از انقلاب در عرصه­ی بین‌المللی و در سطح حقوقی آن هم در بالاترین مرجع قضایی جهان (دادگاه لاهه) است … این­ها به کنار، این دستاوردها  ثمرات بذری است که استادانی همچون پروفسور  فرانسوا ریگو آن را پرورانده بودند. چه آنکه مدیریتِ هر دو پرونده در دوره­ی اخیر بر عهده­ی دکتر محسن محبی و همکاران او بود که روزگاری ردای دانشجوییِ فرانسوا – ریگو را به تن داشت. همو که  «به نام ملت ایران» و با همنفسیِ شماری دیگر از حقوق­دانان ایرانی، دستاوردی بزرگ را در میانه­ی آرایش جهانی قدرت­ها به دست آورد و بارها گفته این دستاوردها، محصول کار دسته جمعی همکارانش در مرکز امور حقوقی بوده و متعلق به جامعه حقوقی ایران است. گرچه در چنین هنگامه­ها که شهد پیروزی در کام­ها است، مدعیان و شکرفروشان بی­شمارند، اما اهل نظر در بازار شکرفروشان خود دانند که شیرین­کار اصلی و یاران او چه کسانی بوده­اند- همو که کسوت معلمی را به شوکت خلعت دیوانی نفروخت.

نکته ­ای از سر شفقت و قدر­دانی

این روزها که ایران نظاره­ گر دستاوردی بزرگ در دیوان بین­ المللی دادگستری است، بجاست که از حقوقدانان و استادان ایرانی که در عرصه­ بین­ المللی نام ایران را چنین بلند و پرافتخار کردند و نیز از حقوقدانان و استادان خارجی که طی سال­های اخیر در پرونده­های ایران به دولت و ملت یاری رسانده و  می­رسانند، به بزرگی و ارجمندی یاد کنیم و زحمات ایشان را پاس داریم.  اهل فن می­دانند که پنجه افکندن در پنجه­ی حریف حقوقی  قدری مانند آمریکا و  طرح دعوی علیه آن در بزرگ­ترین مرجع قضایی بین­المللی و تدارک تیم حقوقی دفاع و تدوین راهبرد حقوقی،  آن هم در چنین سطحی چه مایه از اعتماد به نفس و دانش و تجربه همراه با وطن­خواهی را نیاز دارد. «چنین کنند بزرگان، چو کرد باید کار».

سنتی است پسندیده تا هرکه قدر دارد را بر صدر نشانند و سنتی که در نوگراترین سرزمین­ ها همواره مورد اهتمام اهالیِ کار بوده و مانده است. جای خوشحالی و سپاس از کمیسیون حقوق بشر اسلامی است که سالی پیش از این (مهر ۱۳۹۸) همراه با شورای شهر تهران، در اقدامی تحسین­برانگیز به پاس بیش از ۳۰ سال خدمت درست و راستِ دکتر محسن محبی در دفاع از حقوق ملت و دستاورد او برای کشور در دعاوی مطروحه در دیوان بین المللی دادگستری، به پا خاست و نه او را، که تجسمی از خدمت به میهن را گرامی داشت. بی­گمان این حقوقدان فرهیخته  که دستی بر هنر و ادبیات نیز دارد، و دیگر محبانِ ایران «بی­ مزد و بود و منت هر خدمتی که کردند» اما باری «یارب مباد کس را مخدوم بی­ عنایت.»

سعید امیدوار

همچنین ببینید

رییس قوه قضاییه:
دشمنان از اقتدار ایران اسلامی عصبانی هستند

رییس قوه قضاییه گفت: امروز تلاش دشمنان ایران اسلامی برای ضربه زدن به کشور ما …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پانزده − یک =