به گزارش روا ۲۴ به نقل از مجله همشهری جوان، سینا بهراد در گفتوگوی اختصاصی خود با مجله همشهری جوان از نقش حامد در سریال پدر و سریال آقازاده میگوید.
سینا مهراد:
اولین بازیگری بودم که به پروژه آقازاده پیوستم/ حامد «آقازاده» همان حامد «پدر» است اما در دنیایی بزرگتر/ پیشرفت در بازیگری چالش موردعلاقهام است/ در کارم دزد رفتارهای مثبت دیگران هستم!/ حامد «آقازاده»، حامد «پدر» را تکمیل کرد و حرفهای بزرگتری زد
سینا مهراد که دو سال پیش با سریال تلویزیونی «پدر» به کارگردانی بهرنگ توفیقی به شهرت رسید، اینبار در شبکه نمایش خانگی و با سریال «آقازاده» تجربه دیگری را پشت سر میگذارد. او که با فیلم «ژن خوک» و البته سریال «پدر» به خوبی تواناییهای خود را نشان داد، تجربه چند بازی کوتاه در فیلمهای مختلف در دوران کودکی را نیز در کارنامه دارد. سینا مهراد این روزها ایفاگر نقش «حامد تهرانی» در سریال «آقازاده» است.
*بعد از اکران «ژن خوک» شاید خیلیها توقع داشتند که انتخاب بعدی سینا مهراد یک اثر سینمایی باشد اما باز هم انتخاب شما سریال بود و اینبار نمایش خانگی. این حاصل یک برنامهریزی است یا ناشی از اتفاق؟
در زندگیام برای هر قدمی که بر میدارم برنامه دارم و کاری را بدون برنامهریزی انجام نمیدهم. در حرفه کاری و سینما هم سعی میکنم با برنامهریزی قدم بردارم. «ژن خوک» یک اثر سینمایی کاملا حرفهای با آدمهای شناختهشده سینمای ما بود. من در «ژن خوک» خیلی چیزها یاد گرفتم و تجربه کسب کردم.
پس از اکران «ژن خوک» و همزمان با پیشنهاد «آقازاده» از ۱۰سریال تلویزیونی و پنج شش کار سینمایی پیشنهاد داشتم که از این تعداد کار، «آقازاده» را انتخاب کردم. یکی از دلایلش این بود که قبلش یک سریال تلویزیونی موفق و سینمایی حرفهای داشتم و میخواستم یک سریال خوب در شبکه خانگی را هم تجربه کنم.
*از چگونگی پیوستن به پروژه «آقازاده» و صحبتهای اولیهای که هنگام پیشنهاد نقش داشتید بگویید؟
به خاطر رفاقتم با آقای عنقا و توفیقی در جریان پیشتولید سریال «آقازاده» بودم حتی نظراتم را میگفتم و صحبت میکردیم. یک روز آقای عنقا تماس گرفتند و به دفترشان رفتم. آنجا گفتند آمادهای که یک حامد دیگر برای ما بازی کنی؟ صحبتهای اولیه همین بود. بعد از اینکه برای بازی در نقش حامد به نتیجه رسیدیم وارد جزئیات شدیم.
*در صحبتهای اولیه شخصیت حامد چگونه برایتان ترسیم شد؟ تاکید آقای عنقا و توفیقی روی کدام ویژگیهای این شخصیت بود؟
فکر میکنم شخصیت حامد همانطور که برایم خیلی آشناست، برای خیلی از مردم هم آشنا باشد. مردم با حرف زدنش، خلق و خویش و سر بهزیری او آشنا هستند. چون یک بار دیگر این شخصیت را در سریال «پدر» بازی و با بازخوردهایش زندگی کردم، اشراف کاملی روی حامد دارم و این شخصیت در مشت من است. تاکید آقای توفیقی و عنقا این بود که این حامد، همان حامد سریال «پدر» است اما در یک دنیای بزرگتر و در مواجهه با اتفاقهایی سختتر. برداشت من هم همین بود که همان حامد را داریم اما هشت تا ۹ سال بزرگتر و در یک دنیای بزرگتر با چالشها و اهداف بزرگتر.
*مهمترین ویژگی «آقازاده» که شما را به حضور در این سریال ترغیب کرد چه بود؟ (گروه کارگردانی، تیم بازیگران، فیلمنامه و…)
اولین بازیگری بودم که به پروژه پیوستم؛ بازیگران دیگر بعد از من قرارداد بستند، بنابراین گروه بازیگران عامل اصلی ترغیب من نبود. قطعا اولین دلیل آقای عنقا و توفیقی بودند و دلیل دوم قصه جذاب بود. وقتی چند خطی از فیلمنامه را برایم تعریف کردند در همان چند سطر مطمئن شدم این کار میگیرد و دیده میشود. مسائل مالی هم همیشه برایم در درجه سوم و چهارم قرار دارد.
*در این هفت قسمت یکی از مسائلی که درباره سریال مطرح می شود، شباهت دو شخصیت حامد در «آقازاده» و «پدر» است. این موضوع برای شما نگرانی ایجاد نکرد؟ آیا برای فاصلهگذاری بین این دو نقش برنامه داشتید؟
انتقادی درمورد این موضوع نه دیدم و نه شنیدم، فقط بیشتر مردم سوال میپرسند که این حامد همان حامد پدر است؟ این شباهت برایم نگرانی ایجاد نکرد. چون میدانستم این شخصیت را با همین اسم در یک سریال دیگر بازی کردم و مطمئن بودم برای مردم سوال برانگیز است. خیلی درگیر فاصله بین این دو نقش نشدم؛ چون همانطور که گفتم از نظرم این حامد همان حامد است. فقط سعی کردم ابعاد دیگری از این حامد را نشان بدهم. در سریال «پدر» فقط ۵۰ درصد کارهایی را که میخواستم، انجام دادم ولی اینجا صددرصد آن را انجام دادم. حامد یک پسر مثبت است با یک عشق سالم. یک شخصیت کاملا سالم است که از نظر خودم آن را به انتها رساندم. وقتی این پیشنهاد به من شد؛ گفتم چه خوب! پس حامد را به پایان میرسانم و پروندهاش را میبندم. حامد «آقازاده»، حامد سریال «پدر» را تکمیل کرد و حرفهای بزرگتری زد.
*به نظر میرسد خیلی اهل حضور در فضای مجازی و گفتوگوهای رسانهای نیستید. ارزیابی خودتان چیست؟ در اینستاگرام فعالید؟ نظر کاربران و فالوئرها را میخوانید و پاسخ میدهید؟
فضای مجازی، گفتوگوی رسانهها و بازنشر عکس در فضای مجازی برای هرکسی جذاب است اما خیلی علاقهای به اتلاف وقت در فضای مجازی ندارم. اگر بازیگر نبودم و هر شغل دیگری غیر از بازیگری داشتم صفحه اینستاگرام هم نداشتم اما حالا بهخاطر شرایط شغلی مجبورم که صفحه داشته باشم. سعی میکنم تا جایی که بتوانم و وقتم را نگیرد، نظر مردم را بخوانم ولی به واکنش مردم در فضای حقیقی علاقه زیادی دارم؛ از نظرها، لبخندها، انتقادها، جیغزدنها و عکس گرفتنها در خیابان. سعی میکنم وقتی کاری از من پخش میشود به اطرافم نگاه کنم و واکنش مردم را نسبت به خودم ببینم، حتی اگر نظرشان بد باشد که خدا را شکر تا حالا چنین برخوردی نداشتم.
*از سکانس موردعلاقهتان در سریال «آقازاده» بگویید.
تقریبا همه سکانسهای سریال را دوست دارم. حتی سکانسهایی که در آن نیستم. هر قسمت سریال پخش میشود در طول هفته سه بار آن قسمت را میبینم. هم قصه و هم بازی خودم را تحلیل میکنم. ایراداتم را برای بازی بعدی یادداشت میکنم. چون فکر نمیکنم صددرصد کامل هستم. دوست دارم روزبهروز پیشرفت کنم. دوست دارم روز به روز به من اضافه شود. این چالش برایم جذاب است. اگر در یک کار بهترین بازی را کنم دیگر جز انگیزه مالی انگیزهای نمیماند. هنوز این سریال کامل پخش نشده اما در این هفت قسمت آن سکانسی را که حامد از عروسی بیرون میرود و قبول میکند سر سفره عقد برود، دوست دارم. ریسک و تصمیم بزرگی است. چون خودم هم ریسک کردن را دوست دارم. سکانس حرم امام رضا(ع) و آن بیرونریزی را که مرضیه و حامد پس از هفت قسمت با هم دارند، هم دوست دارم.
*گروه بازیگران «آقازاده» جمعی از ستارگان سینما و تلویزیون در سالهای اخیر هستند. تجربه همکاری با آنها را چگونه دیدید؟
از کودکی با ستارگان سینمای ایران بزرگ شدم اما در فعالیت حرفهای با جمعی از این ستارگان در سریال «آقازاده» سعی کردم یاد بگیرم. در کارم دزد رفتارهای مثبت هستم! سعی کردم در بازی، کار حرفهای، منش و اخلاق از آنها یاد بگیرم. این یک سال بهاندازه ۱۰ سال کار در سینما برایم تجربه داشت و خیلی چیزها یاد گرفتم.
*همبازیشدن با آقای امین تارخ و خانم لعیا زنگنه؟
برایم افتخاری بود که نقش فرزندشان را بازی کنم. در این یک سال بیش از پدرومادرم آنها را دیدم و با آنها بیشتر در ارتباط بودم. یک سال تصورم این بود که آنها پدرومادرم هستند. من آقای تارخ را تا زمان بازی در این سریال از نزدیک ندیده بودم. زمانی به محل برگزاری کلاسهای بازیگری آقای تارخ میرفتم تا ایشان را ببینم. همبازی شدن با آقای تارخ کمی برایم سخت بود و استرس داشتم اما ایشان آنقدر بزرگوارند که این فضا را با دوتا شوخی و «سیناجان» گفتن شکستند تا من احساس راحتی داشته باشم. با خانم زنگنه هم که در سریال «پدر» کار کرده بودم و این دومین همکاریمان بود. خیلی از اخلاق خوب و انرژی مثبتشان لذت بردم.
*در زمان پخش «آقازاده» تصویری از دوران کودکی شما و ساعد سهیلی در کنار استاد جمشید هاشمپور در پشتصحنه یک فیلم در فضای مجازی منتشر شد. از آن عکس و تجربه همبازی شدن با این بازیگرتوانمند کشورمان میگویید؟
استاد هاشمپورخارج از سینما برایم یک عمو است و از چهارسالگی ایشان را میشناسم. عکسی از کودکی دارم که روی پای ایشان نشستهام. جمشید هاشمپور جایگاه ویژهای برای خانواده ما دارد. در عکسی که در فضای مجازی میچرخد من هفت و برادرم یازدهساله است این عکس برای کار سینمایی «سهراب» در سال ۱۳۷۷ است؛ افتخار داشتم در آن سن یک پلان با آقای هاشمپور بازی کنم. گذشت تا ۲۰ سال بعد در «ژن خوک» نقش پسرشان را بازی کردم و یک سال بعد در سریال آقازاده دوباره با ایشان همبازی شدم و این چیزی نیست جز افتخار که با سوپراستار چند دهه سینما دوتا کار کرده باشی و از بچگی ایشان را بشناسی.
*شما در فیلم «ژن خوک» هم که با بحث آقازادگی مربوط بود بازی کردید، همچنین در سریال «پدر» هم به گوشههایی از فساد اقتصادی اشاره شد. تا چه اندازه با پدیده آقازادگی، رانت و فساد اقتصادی آشنا هستید و چقدر برایتان دغدغه است؟
هرکس هدفی دارد و مسیری را برای خود مشخص میکند، شاید چون در مکتب سعید سهیلی بزرگ شدم این هدف را در حرفه سینما و بازیگری انتخاب کردم که سعی کنم در فیلمهایی بازی کنم که مرهمی بر زخم مردم باشد؛ حرفی هرچند کوچک از دل مردم بزند. کسی پچپچ مردم را نمیشنود ما هستیم که با فیلم ساختن باید حرف مردم را بزنیم تا آرام شوند. قول میدهم تا آخر عمر بازیگریام در فیلمهایی بازی کنم که درصد کوچکی از حرف مردم را منتقل کند. بالاخره ما برای مردم فیلم میسازیم.
*در قسمت ششم شاهد حذف چند صحنه و دیالوگ از سریال بودیم که بازخوردهای فراوانی داشت. با توجه به اینکه تقریبا تمام صحنههای حذف شده حضو رداشتد چه نظری در این باره دارید؟
سانسور برای سریالی که اینقدر دارد واقعیت را نشان میدهد و حرف حق را به شکلی درست میزند بیمعنی است. شخصیتی را ساخته به نام «حامد» که نمیدانم واقعیاش وجود دارد یا خیر؛ سانسور برای این سریال معنا ندارد آن هم در قسمت ششم که هیچ خط قرمزی را رد نکرده است و داشته از عشق و معرفت و مرام و امام رضا(ع) سخن میگفت اینها سانسور دارد؟ من نمیفهمم. البته تا قطاری حرکت نکند به آن سنگ نمیزنند؛ تا اثری صدا میکند، رویش تمرکز میکنند و هر حرفی در آن زده شود میگویند کنایه است. اگر سریالی بود که سروصدا نمیکرد کسی کاری به کارش نداشت ولی چون سروصدا کرده خیلی میترسند و سعی میکنند از آن بزنند حتی اگر از حق و ایمان و امام رضا (ع) سخن بگوید.
*جالبترین نکته یا شایعهای که در طول دوران فعالیت دربارهتان شنیدید چه بود؟
درکل به شایعات و اینجور چیزها اهمیت نمیدهم. شاید به چشم و گوشم برسد ولی سریع از ذهنم پاک می کنم. نکته جالبی هم که شنیدم این است که شخصیتی به نام حامد تهرانی را که در دو سریال بازی کردم نماد پسر خوشتیپ و چشم و دل پاک است. یعنی این شخصیت با دو تا سریال به نماد تبدیل شده.
*برای نیفتادن در دام حاشیه و پیامدهای منفی شهرت چه برنامهای دارید؟
خیلیها میگویند سینا چقدر بیحاشیه است خودش را نگه داشته است که حاشیه نداشته باشد. برای نداشتن حاشیه هیچ کار خاصی نمیکنم. یعنی کار خاصی نمیکنم! زندگی شخصیام را میکنم. مثل مردم عادی زندگی میکنم؛ خرید میکنم و… خدارا شکر همین نقطه عطف، نداشتن حاشیه است. علاقهای هم به حاشیه و شهرت بهواسطه حاشیه ندارم. شهرتی که بهواسطه حاشیه به وجود میآید زودگذر و عجله برای دیده شدن است. باید راحت باشی خودت را در تقدیری که خدا برایت ترسیم کرده رها کنی. نباید زیاد جدی بگیری. خدا نشانههایی در طول زندگی برایت میگذرد تو باید به آن نشانه دست پیدا کنی. هرچه پیش آید خوش آید.
*تجربه بازی در سریال به کارگردانی بهرنگ توفیقی و تهیهکنندگی حامد عنقا چطور بود؟
یک حس برادرانه و ارتباط رفاقتی با آنها دارم. بهواسطه انسان بودن خودشان، از این سبک آدمها در سینما و جامعه کم است. راستش من یک غیرت عجیبی روی این دو عزیز دارم.
*یکی از خصلتهای آقای عنقا اعتماد به جوانان و چهرههای ناشناخته است که این روزها در همه عرصهها از جمله سینما و تلویزیون به سختی صورت میگیرد. نظرتان در این باره چیست؟
یکی از نعمتهای سینمای ما آقای عنقاست. چون سینما کمبود چهره دارد. ما به تزریق نیروی تازه نفس نیاز داریم. مشکل دفاتر سینمایی کمبود چهره سینمایی است. تهیهکننده وکارگردانهایی که چهره جدید را بهعنوان چهره اصلی کار بگذارند، انگشتشمارند. این ریسک است اما به نفع سینماست. آقای عنقا آدم به سینما اضافه میکند. باید چهره جدید به سینما اضافه شود تا حس رقابتی که الان نیست ایجاد شود.
*دوست دارید با کدام بازیگر یا بازیگران سینمای ایران همبازی شوید.
دوست دارم با تمام بازیگران سینمای ایران کار کنم؛ چون هرکدام انسانی با مجموعه ویژگیهای منحصر به فرد خود هستند، جالب و جذاب است که با آنها بازی کنی. برایم جذاب است که از آنها یاد بگیرم. دوست دارم با هر بازیگری چه استار، چه متوسط و پایین بازی کنم. دوست داشتم با آقای شکیبایی خدا بیامرز بازی کنم یا حداقل با او حرف میزدم ولی وقتی بودند، بچه بودم. همچنین دوست دارم با آقای علی نصیریان بازی کنم یک بار کاری پیشنهاد شد اما متاسفانه برنامه کاریام هماهنگ نشد. با آقای پورعرب یک پلان در کودکی بازی کردم اما دوست دارم باز هم با ایشان همبازی شوم.
*از فیلمهای سینمایی یا سریالهای موردعلاقهتان بگویید.
تقریبا هر فیلم و سریال به روز دنیا را میبینم. فیلم تازه را به یک ماه نرسیده میبینم تا از دستم نپرد. بیشتر فیلم خارجی میبینم. از سریالها بیشتر آنهایی را که سروصدا میکند، میبینم. سریالهای ایرانی را نمیبینم. قدیم میدیدم اما شش هفت سالی است جز سریالهایی که خودم بازی میکنم، سریال ایرانی نمیبینم.
*اهل گردش، مهمانی و بیرون رفتن با دوستان هستید یا بیشتر روحیهای درونگرا دارید؟
اگر سینما وکار اجازه بدهد خیلی اهل گردش و تفریح هستم. در این یک سالی که سرکار «آقازاده» بودم برنامهام فقط رفتن به سرصحنه، خانه و خواب بود. حتی فرصتی برای ورزش هم نداشتم. پس از پایان کار «آقازاده» میخواهم استراحت کنم. اهل تفریح و مسافرتم اما در مسائل جدی و درگیری با مسائل بیشتر درونگرا هستم تا برونگرا و مسائل را درونم میریزم تا حل کنم.
*روزهای کرونایی را چگونه گذراندید؟
سه ماه با پدرومادرم در دماوند قرنطنیه بودم. باغبانی، ورزش و آشپزی میکردم. نان درست میکردم. زبان انگلیسیام را تکمیل کردم. امیدوارم کرونا از بین برود ولی قرنطینه کرونا با تمام بدیهایش، داشتههایی برایم در زندگی داشت و از آن قرنطینه راضیام. در کنار ضررهای مالی که به همه مردم دنیا زد داشتههای اخلاقی، شخصی و درونی برای آدم داشت.
*مهمترین مسئله سیاسی، اجتماعی، فرهنگی یا اقتصادی که این روزها ذهنتان را درگیر کرده چیست؟
مهمترین مسئله همه گزینههایی است که نام بردید. الان همه اینها مسئله همه مردم ایران است و مهمترین دغدغهام این است که این گزینهها چه زمانی قرار است درست شود. چقدر مردم ایران برای مبارزه با این مشکلات توانایی دارند. برایم این آرزو که یک روز اینها درست بشود. امیدوارم معجزهای رخ بدهد تا همه مردم دنیا در آرامش زندگی کنند خیلی دارد بر اشرف مخلوقات سخت میگذرد.
منبع: مجله همشهری جوان، شماره ۷۴۰